مصائب عصر عاشورا و شام غریبان حسینی
شاعر : محمود ژولیده
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مثنوی
در مغــربی که طبـل اسارت دمیده شد کار حــرم دگر به جســارت کشیده شد
مشعل به دستها به حرم حمله ور شدند ناگــه تــمــام آل عبــا دربــدر شــدنــد
چون حال آسمان و زمین گشت بی قرار حکــم امــام آمــد، عـلـیـکُّــنَّ بالـفــرار
با اهــل بیت فــاطــمــه مـانند بنــده ها رفتار کرد دشمن بی دین به خـنــده ها
فحش از دهانشان نمی افـتاد لحــظه ای سَبّ از زبــانشان نمی افـتاد لحــظه ای
آری صدای هلهله و سـوت و قـهـقـهـه پیچــیــد تا کــرانۀ صحــرای عـلـقـمـه
آن خانواده ای که نگهدار عصمت است در هر شرایطی بخدا اهل غیرت است
غــارت شود ولی نخِ معجــر نمی دهـد اهل عفــاف روســری از سر نمی دهد
بانــوی صبــر نعــرۀ مردانه می کشید هرجا که تازیانه و سیلی است میرسید
دخت علی مقاوم و پر صبر و مرد بود دستی به سر و دست دگر تا خدا گشود
یا رب کجاست میر و علمدار این سپاه عباس من کجاست که خیمه است بی پناه
ناگــاه در غــروب پـُـر از داغ کــربلا شد وقت خود نمایی سـرها به نیـزه ها
سرنیـزه ای که بود به بـال و پر حسین بــالا گــرفته تــازه، بریــده سر حسین
تصویر دیگری که بسی شرم آور است رجّاله ای که در پی خلخال و زیور است
دزدان گــوشــواره خجــالت نمی کشند این مشک و گاهواره به غارت چه میبَرَند
یک صحنه از امام زمان، لب فرو ببند بیمــار را نــداد امــان، لب فــرو بـبـند
بگذار کُنه روضه بگــویم از آنچه بود سجــاد را کـشـیـد و سجــاده را ربــود
طفـلی میــان حــلــقــۀ آتش فــرار کرد اَمَّن یُـجـیـب عـمــۀ ســادات کــار کرد
غــارت گــران هنوز کفـایت نمی کنند نعــش حسین را که رعــایت نمی کنند
برقی به دشمنت زد و در قـتـلگه دوید انـگـشت را بخــاطر انگشتــری بـریـد
|